زنان سرزمین من

راننده تیمارستان

يكشنبه, ۵ آبان ۱۳۹۲، ۰۷:۴۷ ب.ظ
زنان سرزمین من - راننده تیمارستان
خطی سیدخندان- رسالت است. حدود 5-24 ساله با یک پراید سفید قدیمی. همیشه هم با همان یک دست لباس طوسی رنگش می بینمش. از اول باهایت طی می کند که کرایه 700 تومانی را 1000 تومان می گیرد. من هم همیشه قبول می کنم. فقط به خاطر اینکه به حرف زدن هایش با خودش گوش دهم.

یعنی احوالات جالبی دارد؛ اصلا عجیب و غریب. یکجور ادبیات و رفتار خاص غیرعادی. مدام زیرلب تا مقصد با خودش ریز ریز حرف می زند. کافیست یکی از مسافرها سؤالی بپرسد، اغلب جواب های پرت و بی ربط می دهد. مثلاً دیروز یکی از مسافرها پرسید: "ببخشید آقا پنجره جلو رو بالا می دید لطفا؟" بعد جواب داد: "بله خانم الان می رسیم." همیشه هم شاد است؛ شاد شاد. حتی گاهی وسط این ریز ریز حرف زدن هایش، خنده هم می کند.

اصلا وقتی در ماشینش می نشینی حس می کنی رفته ای دیوانه خانه و با آدمی در احوالات خودش طرف شده ای. دیوانه همین حس ماشینش هستم؛ همین حس دیوانگی و کندگی از این دنیا و آدم هایش. حتی اگر کرایه اش را بیشتر هم بکند.



,مگو چنین و چنان، دیر می شود گاهی
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۲/۰۸/۰۵

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی